یازده ماهگیتون مبارک
سلام عشقای مامان یازده ماهگیتون مبارک باشه فرشته های من بازم میگم دوستون دارم نمیدونین چقدر زندگیمون شیرین کردین عشقمون پررنگ کردین بازم میگم میرسی که اومدین فرشتهای خوشبختی از خودت بگم که چقدر خندهاتون صدا دار شده ایتن ناز ناز وقتی میخندی مامان بعدش قهقهه میشه وقتی با بابا دالی بازی می کنی مخصوصا آرتین جان وقتی از سرکار برمیگردم خونه میپری تو بغل من اجازه نمیدی که آیتن بیاد مامان اونم بغل من دوست داره ولی اینقدر مهربونی که سریع کوتاه میای دیگه باهم بازی میکنین خراب کاری تا ازتون غفلت میکنم میپرین تو جمام تموم موبلارو دست میگیرن دور میزنین عاشق با دست زدن روی میز هستین که صدا بده کلی بخندین جونم واستون بگه آیتن ناز نازی روی زانوهاتون مایستی همون که متوجه میشی که تکیه گاه نداری کلی میخندی من بیصبرانه منتظر راه رفتنتونم الن محرم همه به من گفتن لباس سیاه تنتون کنم من دوست ندارم مامان شما الان تنتون سیاه کنم شما الان فقط باید خوشحال باشین فقط بخندین داشتم